ღموج درياღ

* * * * * * *


عاشق باران که باشی
 روح بیمار طبیعت را – می فهمی
در دیار خشک
در میان سایه های تیره – در زنجیر
مرگ را می بینی
گاه بی تابی
گاه می خندی...


عاشق باران که باشی
دراظطراب شب-به دنبال آغوش امنی میگردی
تا تن نازک شب زده ات را بسپاری به تنش
تا فراموش کنی...


عاشق  باران که باشی
منتظر می مانی
بر نگاه بی کلام پنجره – چشم می دوزی
شعر می خوانی...

 

 

 

نوشته شده در چهار شنبه 17 اسفند 1390برچسب:شعر,دريا,امواج,باد,ساعت 15:25 توسط باران| |


قالب وبلاگ : قالب وبلاگ

 آپلود عکس - شبکه اجتماعی فیس نما - قالب وبلاگ